احساس غم یک احساس بنیادی است، که می گوید چیز با ارزشی وجود داشته که دیگر وجود ندارد یا هرگز به دست نخواهد آمد. تجربه احساس غم فرصتی به ما می دهد تا فقدان را بپذیریم و پیوند عاطفی خود را با آن کمتر کنیم
تجربه جسمانی غم شامل اشک ریختن و در بیشتر موارد احساس سنگینی در قفسه سینه است. ممکن است احساس غم همراه با گرفتگی ناحیه گلو و بغض همراه باشد. برای تجربۀ کامل احساس اندوه، هق هق راحت است. اگر احساس غم همراه با اضطراب شود، اکثرا وقفه‌هایی در فرآیند تنفس ایجاد می‌کند. انگار گریه در گلو «خفه» می‌شود. در برخی موارد مراجع کننده و درمانگر معتقدند که «بهتر است» مراجع گریه کند. اما این تجربه کردن احساس غم ،حتی به مقدار کم نیز اثر درمانی دارد.
باید به علائم تبدیل غم به افسردگی آگاه باشیم . اگر این ‹ را بیشتر از دو هفته تجربه کردیم، با یک مشاور مشورت کنیم.
علائم افسردگی شامل
- احساس غمگینی، اضطراب یا احساس “تهی” مداوم
- احساس ناامیدی و یا بدبینی
- احساس گناه، بی ارزشی و کم ارزشی و یا درماندگی
- از دست دادن علاقه یا لذت نبردن از سرگرمی ها و فعالیت هایی که زمانی از آنها لذت می بردید، از جمله رابطه جنسی
- کاهش انرژی
- خستگی
- مشکل در تمرکز، به خاطر سپردن و یا مشکل در تصمیم گیری
- بی خوابی، بیدار شدن در صبح زود و یا پرخوابی
- از دست دادن اشتها و/یا کاهش وزن، یا پرخوری و/یا افزایش وزن
- افکار پیرامون مرگ یا خودکشی و یا اقدام به خودکشی
- بی قراری و یا تحریک پذیری بالا
- علائم جسمانی دايمی که به درمان پاسخ نمی دهند، مانند سردرد، اختلالات گوارشی و درد مزمن